Saturday, August 14, 2010

«داشتن پوشش، توصیه یا اجبار؟» سخنی با فرشید آریان





«داشتن پوشش، توصیه یا اجبار؟» سخنی با فرشید آریان

پرسه – در ادامه مباحث مربوط به حجاب
۱۳۸۹تیر ۲۱ سیمین/ رادیو کوچه

این روزهای اخیر یکی از خبرهایی که برای خیلی‌ها جالب توجه بود خبر کنترل آرایشگاه‌ها در ایران در ادامه فعالیت های طرح عفاف و حجاب بود.
روز بیستم تیر در ایران روز «عفاف و حجاب» نام‌گذاری شده و به این مناسبت وزارت ارشاد برنامه‌ای تهیه کرده که هدف آن پیش‌گیری از مدل های غربی و شرقی و ابلاغ موی ایرانی است و این برنامه به عنوان «نقشه راه» در همایش روز عفاف و حجاب ارائه می شود.
هدف از برگزاری این همایش نیز آن‌طور که در اطلاعیه ستاد برگزاری جشنواره آمده، این است که بستر مناسب در جهت رعایت عفاف و حجاب در جامعه ایجاد شود و جلوی تروج مدل‌های غربی مو گرفته شود.
در برنامه امروز پرسه باز هم به سراغ موضوع حجاب رفتم و این بار از نگاه یک نویسنده، جامعه شناس و پژوهش‌گر تاریخی، که به اختصار تاریخچه‌ای از این پدیده را که از دیرباز در طول تاریخ جامعه‌ها و دین‌ها وجود داشته و در حال حاضر نقش یک چماق را در جامعه اسلامی ایران بازی می‌کند، بازگو می کند

.

http://radiokoocheh.com/article/44635
فایل صوتی را از اینجا بشنوید

دانلود فایل صوتی صدای فرشید آریان


«فرشید آریان» با اشاره به این که در اساس «حجاب» که به معنای پرده است کلمه درستی برای پوشش نیست و از دیرباز به آن «ستر» گفته می‌شده تاکید دارد که «پوشش» برای زنان حتا مردان در دوران‌های مختلف تاریخی وجود داشته: زمانی برای انجام عبادت و زمانی برای نشان دادن رده برتر اجتماعی.
«از دیدگاه باستان‌شناسی پیدایش حجاب به دوران پیش از مذاهب باز می‌گردد، بنابراین مذهب را نمی‌توان عامل پیدایش حجاب دانست. برپایه‌ی متون تاریخی در بیش‌تر تمدن‌ها و ادیان جهان، در میان زنان حجاب معمول بوده‌است. هرچند فراز و نشیب زیادی داشته‌است و گاه به میل حاکمان وقت، بیش‌تر یا کم‌تر شده‌است وگاه مستمسکی برای هژمونی بر جامعه ولی هرگز به طور کامل از میان نرفته‌است.»

یونان باستان



او می‌گوید که در یونان باستان زنان پس ازاردواج باید خود را می پوشاندند و گفته می شود حتا پیرایه‌هایی که بر شانه و بدن «آرتیمیس» الهه‌ی عفت قرار گرفته نشانه‌ای از پوشش بوده چراکه او به عنوان الگویی برای زنان و دختران جوان مطرح بوده‌است।
«در دوره‌های گذشته زنان یونانی، صورت و اندامشان را تا روی پا می‌پوشاندند. این پوشش در جزایر کورس وامرجوس و دیگر جزایر ساخته می‌شد. زنان شهر «ثیب» حجاب ویژه‌ای داشته‌اند که حتی صورتشان را نیز با پارچه می‌پوشاندند. این پوشش صورت دارای دو منفذ بوده‌است تا قادر به دیدن باشند. دختران در «اسپارته» تا پیش از ازدواج آزاد بودند، ولی بعد از ازدواج باید خود را از چشم مردان می‌پوشاندند. از نقش‌های به جا مانده می‌توان دریافت که زنان سرشان را می‌پوشانده‌اند و صورت‌هایشان باز بوده‌است هرچند در بازار صورتشان را نیز می‌پوشانده‌اند. در نوشته‌های یونانیان از پوشش زنان بسیار یاد شده‌است. «آرتمیس»، الهه عفت بوده و بهترین الگو برای دختران جوان به شمار می‌رفته‌است.
در یونان باستان زنان فقط درصورتی می‌توانستند به دیدار خویشان ودوستان خود بروند و در تماشاخانه‌ها و جشن‌های مذهبی حضور یابند که کاملن در حجاب باشند. یکی ازفلاسفه یونان باستان، درباره شدت پوشش زن، چنین نقل کرده‌است: «نام یک زن پاک دامن را نیز چون شخص او باید درخانه پنهان داشت.»


ایران باستان



ویل دورانت معتقد است نقش پوشش و حجاب زنان در ایران باستان چنان برجسته‌است که می‌توان ایران را منشاء اصلی پراکندن حجاب در جهان دانست. دایره‌المعارف لاروس نیز به وجود حجاب زنان در ایران باستان اشاره می‌کند. در تفسیر اثنی عشری چنین آمده‌است: «تاریخ نشان میدهد که حجاب در فرس(فارس) قدیم وجود داشته‌است.»
حجاب در میان زنان ایرانی از زمان آریاییان و در آیین زرتشت وجود داشته‌است. در دوران مادها، هخامنشیان، اشکانیان، ساسانیان و پس از اسلام نیز این پوشش ادامه یافت.در ایران باستان و در میان قوم یهود و احتمالن در هند حجاب وجود داشته و از آن‌چه در قانون اسلام آمده سختتر بوده است، اما در جاهلیت عرب حجاب وجود نداشته است و به وسیله اسلام در عرب پیدا شده است.


حجاب در قرآن



وی با اشاره به این که ۵ سال پس از ظهور اسلام، خداوند توصیه می‌کند به پیامبر که به زنان و دخترانش هم چنین به زنان مومنه بگوید که زیورها و بخش‌هایی از سر و بدن خود را بپوشانند تا مشخص باشند که از خانواده پیامبرند، مومن هستند و مورد آزار قرار نگیرند، اکید دارد که این توصیه بیشتر جنبه امر بمعروف داشته نه اجبار و در جامعه زنان با شکل‌های دیگری نیز حضور داشتند.
«مسئله حجاب در دو سوره از سوره‌های قرآن مطرح شده است. ابتدا این نکته به طور اجمال در سوره احزاب آیه ۵۹ مطرح شده، و سپس با تفصیل بیشتر در سوره نور آمده است:
و به زنان با ایمان بگو دیدگان خود را [از هر نامحرمی] فرو بندند و پاکدامنی ورزند و زیورهای خود را آشکار نگردانند مگر آن چه طبعاً از آن پیداست، و باید روسری خود را بر گردن خویش [فرو] اندازند و زیورهایشان را جز برای شوهرانشان یا پدرانشان یا پدران شوهرانشان یا پسرانشان یا پسران شوهرانشان یا برادرانشان یا پسران برادرانشان یا پسران خواهرانشان یا زنان [همکیش] خود یا کنیزانشان یا خدمت کاران مرد که [از زن ]بی نیازند یا کودکانی که بر عورت های زنان وقوف حاصل نکرده اند آشکار نکنند و پاهای خود را [به گونه ای به زمین ]نکوبند تا آنچه از زینت شان نهفته می دارند معلوم گردد. ای مؤمنان!همگی [از مرد و زن ]به درگاه خدا توبه کنید امید که رستگار شوید. و بر زنان از کار افتاده ای که [دیگر ]امید زناشویی ندارند گناهی نیست که پوشش خود را کنار نهند [به شرطی که] زینتی را آشکار نکنند، و عفت ورزیدن برای آن ها بهتر است و خدا شنوای داناست.
گزارش‌های تاریخی حاکی از آن است که مسلمانان بعد از نزول این آیات، رویه متفاوتی را پیش گرفتند و با شنیدن این آیات به ضرورت ایجاد تغییرات و دگرگونی‌هایی در چگونگی پوشش زنان پی بردند و به همین دلیل بعد از نزول این آیات، زنان با پوشش‌های متفاوتی در اجتماع حاضر می شدند.»
او اشاره می‌کند: «از آنچه گذشت معلوم می‌شود که برداشت مردم از این آیات، ضرورت تجدید نظر در چگونگی حضور زنان در اجتماع و بوده است. فقها و مفسران نیز مفاد این آیات را وجوب پوشش خاص برای زنان در برابر مردان نامحرم قرار دادند. سوره احزاب و نور که هردو از سوره های مدنی قرآن هستند. تاریخ نزول احزاب که متعرض حوادث سال پنجم هجری است.»
پس از این دوره آقای آریان به دوران صفوی و سپس به قاجار اشاره دارد که ناصرالدین شاه در سفر فرنگ تحت تاثیر لباس‌های آن دیار قرار می‌گیرد و پوشیدن لباس‌های کوتاه‌تر و مدگرایی را در حرمسرای خود متداول می‌کند.
در این دوران برخی افراد نیز در محافل بدون داشتن پوشش ظاهر شده‌اند هم‌چون زرین تاج برغانی قزوینی ، معروف به «قره‌العین یا طاهره» که در مجلسی به نشانه‌ی نوعی اعتراض، بی‌پوشش ظاهر شد و سخنرانی کرد.
پس از این دوران نیز رضا شاه پهلوی، به تبعیت از آتاتورک، کشف حجاب اعلام کرد که به گفته آریان، برخی با این برداشتن حجاب با زور نیز مخالف بودند. به عبارتی گذاردن آن بازور و برداشتن آن با زور هر دو امری غیرمنطقی به نظر می‌رسد.
و ماجرا ادمه می‌یابد تا زمان محمدرضا شاه پهلوی که جامعه ظاهری مدرن به خود گرفته و پوشش مردم به تبعیت از غرب تغییر می کند در عین حال که آزادی انتخاب پوشش وجود داشته و هرکس مختار است با پوشش یا بدون پوشش در جامعه ظاهر شود.
و پس از انقلاب سال ۱۳۵۷، که داشتن پوشش (روسری) اجباری می‌شود و زنان به دلایل مختلف مجبور به تبعیت از این قانون می‌شوند.
تا پرسه ای دیگر

بخشهای ذکر نشده در مقاله یا مصاحبه رادیوی


حجاب در جهان،

به دوران پیش از تاریخ باز می‌گردد. از دیدگاه باستان‌شناسی پیدایش حجاب به دوران پیش از مذاهب باز می‌گردد، بنابراین مذهب را نمی‌توان عامل پیدایش حجاب دانست. برپایهٔ متون تاریخی در بیش‌تر تمدن‌ها و ادیان جهان، در میان زنان حجاب معمول بوده‌است. هرچند فراز و نشیب زیادی داشته‌است و گاه به میل حاکمان وقت، بیش‌تر یا کم‌تر شده‌است وگاه مستمسکی برای هژمونی بر جامعه ولی هرگز به طور کامل از میان نرفته‌است.
یونانیان
در دوره‌های گذشته زنان یونانی، صورت و اندامشان را تا روی پا می‌پوشاندند. این پوشش در جزایر کورس وامرجوس و دیگر جزایر ساخته می‌شد. زنان شهر «ثیب» حجاب ویژه‌ای داشته‌اند که حتی صورتشان را نیز با پارچه می‌پوشاندند. این پوشش صورت دارای دو منفذ بوده‌است تا قادر به دیدن باشند. دختران در «اسپارته» تا پیش از ازدواج آزاد بودند، ولی بعد از ازدواج باید خود را از چشم مردان می‌پوشاندند. از نقش‌های به جا مانده می‌توان دریافت که زنان سرشان را می‌پوشانده‌اند و صورت‌هایشان باز بوده‌است هرچند در بازار صورتشان را نیز می‌پوشانده‌اند. در نوشته‌های یونانیان از پوشش زنان بسیار یاد شده‌است. «آرتمیس»، الهه عفت بوده و بهترین الگو برای دختران جوان به شمار می‌رفته‌است.
در یونان باستان زنان فقط درصورتی می‌توانستند به دیدار خویشان ودوستان خود بروند و در تماشاخانه‌ها و جشن‌های مذهبی حضور یابند که کاملا در حجاب باشند. یکی ازفلاسفه یونان باستان، درباره شدت پوشش زن، چنین نقل کرده‌است: «نام یک زن پاک دامن را نیز چون شخص او باید درخانه پنهان داشت.»
ایرانیان

حجاب در ایران باستان
ویل دورانت معتقد است نقش پوشش و حجاب زنان در ایران باستان چنان برجسته‌است که می‌توان ایران را منشاء اصلی پراکندن حجاب در جهان دانست. دایره‌المعارف لاروس نیز به وجود حجاب زنان در ایران باستان اشاره می‌کند. در تفسیر اثنی عشری چنین آمده‌است: «تاریخ نشان میدهد که حجاب در فرس(فارس) قدیم وجود داشته‌است.» حجاب در میان زنان ایرانی از زمان آریاییان و در آیین زرتشت وجود داشته‌است. در دوران مادها، هخامنشیان، اشکانیان، ساسانیان و پس از اسلام نیز این پوشش ادامه یافت.در ايران باستان و در ميان قوم يهود و احتمالا در هند حجاب وجود داشته و از آنچه در قانون اسلام آمده سختتر بوده است، اما در جاهليت عرب حجاب وجود نداشته است و به وسيله اسلام در عرب پيدا شده است.
ارتباط عرب با ايران
ويل دورانت می گوید دو نکته قابل توجه است یک اینكه حجاب به وسيله ايرانيان پس از مسلمانان شدنشان در ميان مسلمانان رواج يافت و هم اینکه كه ترك همخوابگى با زن حائض، در حجاب زنان مسلمان و لااقل در گوشهگيرى آنان مؤثر بوده است.
"ارتباط عرب با ايران از موجبات رواج حجاب و لواط در قلمرو اسلام بود. عربان از دلفريبى زن بيم داشتند و پيوسته دلباخته آن بودند و نفوذ طبيعى وى را با ترديد معمولى مردان درباره عفاف و فضيلت زن تلافى مىكردند.عمر به قوم خود مىگفت: با زنان مشورت كنند و خلاف راى ايشان رفتار كنند.ولى به قرن اول هجرى مسلمانان زن را در حجاب نكرده بودند، مردان و زنان با يكديگر ملاقات مىكردند و در كوچهها پهلو به پهلوى مىرفتند و در مسجد با هم نماز مىكردند. حجاب و خواجهدارى در ايام وليد دوم (126- 127 هجرى) معمول شد. گوشهگيرى زنان از آنجا پديد آمد كه در ايام حيض و نفاس بر مردان حرام بودند. البته مقام زن در ایران باستان نیز بهیج وجه با مقام این بخش بزرگ اجتماعی بعد از شکست ایرانیان و استلای کامل اعراب مخصوصا در زمان بی امیه و بی عباس تغییر کامل اجتماعی در ایران پیش آمد که مقام زن یکی از آنها بود.
ويل دورانت در صفحه 111کتاب خود دوباره مىگويد: پيامبر از پوشيدن جامه گشاد نهى كرده بود، اما بعضى عربان اين دستور را نديده مىگرفتند.همه طبقات زيورهايى داشتند.زنان پيكر خود را به نيم تنه و كمربند براق و جامه گشاد و رنگارنگ مىكردند.غالبا خود را به جواهر و گل مىآراستند.پس از سال97 هجرى چهره خويش را از زير چشم به نقاب مىپوشيدند.از آن پس اين عادت همچنان رواج بود.» ويل دورانت در جلد 10 تاريخ تمدن صفحه233 راجع به ايرانيان باستان می گوید: داشتن متعه بلا مانع بود.اين متعهها مانند معشوقههاى يونانى آزاد بودند كه در ميان مردم ظاهر و در ضيافت مردان حاضر شوند، اما زنان قانونى معمولا در اندرون خانه نگهدارى مىشدند.اين رسم ديرين ايرانى به اسلام منتقل شد.» ويل دورانت طورى سخن مىگويد كه گويى در زمان پيغمبر كوچكترين دستورى درباره پوشيدگى زن وجود نداشته است و پيغمبر فقط از پوشيدن جامه گشاد نهى كرده بوده است!و زنان مسلمان تا اواخر قرن اول و اوايل قرن دوم هجرى با بىحجابى كامل رفت و آمد مىكردهاند. و حال آنكه قطعا چنين نيست.
بدون شك زن جاهليت همچنان بوده كه ويل دورانت توصيف مىكند ولى اسلام در اين جهت تحولى به وجود آورد.
عايشه همواره زنان انصار را اينچنين ستايش میکرد: « " مرحبا به زنان انصار.همينكه آيات سوره نور نازل شد يك نفر از آنان ديده نشد كه مانند سابق بيرون بيابد.سر خود را با روسريهاى مشكى مىپوشيدند.گويى كلاغ روى سرشان نشسته است"».
ام سلمه نقل مىكند: " پس از آنكه آيه سوره احزاب يدنين عليهن من جلابيبهن نازل شد زنان انصار چنين كردند.» «كنت گوبينو» در كتاب سه سال در ايران نيز معتقد است كه حجاب شديد دوره ساسانى، در دوره اسلام در ميان ايرانيان باقى ماند.او معتقد است كه آنچه در ايران ساسانى بوده است تنها پوشيدگى زن نبوده استبلكه مخفى نگه داشتن زن بوده است. مدعى است كه خودسرى موبدان و شاهزادگان آن دوره به قدرى بود كه اگر كسى زن خوشگلى در خانه داشت نمىگذاشت كسى از وجودش آگاه گردد و حتى الامكان او را پنهان مىكرد زيرا اگر معلوم مىشد كه چنين خانم خوشگلى در خانهاش هست ديگر مالك او و احيانا مالك جان خودش هم نبود". با توجه داشتاز آعاز مخصوصا در انتهای دوران ساسانی موبدان دین زرتشت همچون روحانیون بعدی در دوره اسلامی آیین انسانی و خرد ورزانه مزدیسنا (زرتشتیت) را به سود دودمان حاكم و اشراف فئودال و به زبان مردم روستا و زحمتكشان شهرى ، تغييرداده و آداب و رسوم آن تعميم داده بودند. البته این بهمراه قتل عام مغ های روشن فکر زرتشتی چون مزدک ها صورت گرفت. در نتیجه برابری زن نیز در اوخر دوران ساسانی همچون طبقات اجتماعی مورد تغییر و بدست روحانیون زرتشتی به ارتجاع کشیده شد. یکی از اساسی ترین علل شکست یک امپراطوری در مقابل مشتی چادر نشین نیز همین مورد بود و چند قرن پیش از آن ممکن نبود.
جواهر لعل نهرو» نخست وزير فقيد هند نيز معتقد است كه حجاب از ملل غير مسلمان روم و ايران به جهان اسلام وارد شد.در كتاب نگاهى به تاريخ جهان جلد اول صفحه 328 ضمن ستايش از تمدن اسلامى به تغييراتى كه بعدها پيدا شد اشاره مىكند و از آن جمله مىگويد:

«"يك تغيير بزرگ و تاسفآور نيز تدريجا روى نمود و آن در وضع زنان بود.در ميان زنان عرب رسم حجاب و پرده وجود نداشت.زنان عرب جدا از مردان و پنهان از ايشان زندگى نمىكردند بلكه در اماكن عمومى حضور مىيافتند، به مسجدها و مجالس وعظ و خطابه مىرفتند و حتى خودشان به وعظ و خطابه مىپرداختند.اما عربها نيز بر اثر موفقيتها تدريجا بيش از پيش رسمى را كه در دو امپراطورى مجاورشان يعنى امپراطورى روم شرقى و امپراطورى ايران وجود داشت اقتباس كردند.عربها امپراطورى روم را شكست دادند و به امپراطورى ايران پايان بخشيدند.اما خودشان هم گرفتار عادات و آداب ناپسند اين امپراطوريها گشتند.به قرارى كه نقل شده است مخصوصا بر اثر نفوذ امپراطورى قسطنطنيه و ايران بود كه رسم جدايى زنان از مردان و پرده نشينى ايشان در ميان عربها رواج پيدا كرد.تدريجا سيستم «حرم» آغاز گرديد و مردها و زنها از هم جدا گشتند." سخن درستى نيست.فقط بعدها بر اثر معاشرت اعراب مسلمان با تازه مسلمانان غير عرب، حجاب از آنچه در زمان پیامبر اسلام وجود داشتشديدتر شد نه اينكه اسلام اساسا به پوشش زن هيچ عنايتى نداشته است.

از سخنان نهرو برمىآيد كه روميان نيز (شايد تحت تاثير قوم يهود) حجاب داشتهاند و رسم حرمسرادارى نيز از روم و ايران به دربار خلفاى اسلامى راه يافت. اين نكته را ديگران نيز تاييد كردهاند.

در هند نيز حجاب سخت و شديدى حكمفرما بوده است ولى درست روشن نيست كه قبل از نفوذ اسلام در هند وجود داشته است و يا بعدها پس از نفوذ اسلام در هند رواج يافته است و هندوان غير مسلمان تحت تاثير مسلمانان و مخصوصا مسلمانان ايرانى حجاب زن را پذيرفتهاند.آنچه مسلم است اين است كه حجاب هندى نيز نظير حجاب ايران باستان سخت و شديد بوده است.از گفتار ويل دورانت در جلد دوم تاريخ تمدن برمىآيد كه حجاب هندى به وسيله ايرانيان مسلمان در هند رواج يافته است. به عقيده نهرو حجاب هند به واسطه مسلمانان به هند آمده است.

راسل در زناشويى و اخلاق صفحه 135 مىگويد: به هر حال آنچه مسلم است اين است كه قبل از اسلام حجاب در جهان وجود داشته است و اسلام مبتكر آن نيست، اما اينكه حدود حجاب اسلامى با حجابى كه در ملل باستانى بود يكى استيا نه، و ديگر اينكه علت و فلسفهاى كه از نظر اسلام حجاب را لازم مىسازد همان علت و فلسفه است كه در جاهاى ديگر جهان منشا پديد آمدن حجاب شده استيا نه جای سوال دارد/
آیت الله مطهري بعد از تخطئه اين ادعا كه حجاب از ايران يا جاي ديگري به اسلام وارد شده باشد می گويد:" بعدها بر اثر معاشرت اعراب مسلمان با تازه مسلمانان غير عرب، حجاب از آن چه در زمان پیامبر وجود داشت شديدتر شد نه اين كه اسلام اساساً به پوشش زن هيچ عنايتي نداشته است. البته برخي سخت گيرهاي از جانب خليفه دوم كه در برخي موارد با عكس العمل برخي زنان رسول خدا رو به رو شده است. بعيد نيست كه سخنان ويل دورانت و جواهر لعل نهرو ـ در ابتداي نوشته نقل شد ـ صرفاً ناظر به پرده نشيني زنان باشد و به ستر و پوشش آنان عنايتي نداشته اند.

حجاب در قرآن
حجاب در دو سوره از سوره هاي قرآن مطرح شده است. ابتدا اين نكته به اندکی در سوره احزاب آيه 59 مطرح شده، و سپس با تفصيل بيشتر در سوره نور آمده است:
و َقُل لِّلْمُؤْمِنَاتِ يغْضُضْنَ مِنْ أَبْصَارِهِنَّ وَيحْفَظْنَ فُرُوجَهُنَّ وَلَا يبْدِينَ زِينَتَهُنَّ إِلَّا مَا ظَهَرَ مِنْهَا وَلْيضْرِبْنَ بِخُمُرِهِنَّ عَلَي جُيوبِهِنَّ وَلَا يبْدِينَ زِينَتَهُنَّ إِلَّا لِبُعُولَتِهِنَّ أَوْ آبَائِهِنَّ أَوْ آبَاء بُعُولَتِهِنَّ أَوْ أَبْنَائِهِنَّ أَوْ أَبْنَاء بُعُولَتِهِنَّ أَوْ إِخْوَانِهِنَّ أَوْ بَنِي إِخْوَانِهِنَّ أَوْ بَنِي أَخَوَاتِهِنَّ أَوْ نِسَائِهِنَّ أَوْ مَا مَلَكَتْ أَيمَانُهُنَّ أَوِ التَّابِعِينَ غَيرِ أُوْلِي الْإِرْبَةِ مِنَ الرِّجَالِ أَوِ الطِّفْلِ الَّذِينَ لَمْ يظْهَرُوا عَلَي عَوْرَاتِ النِّسَاء وَلَا يضْرِبْنَ بِأَرْجُلِهِنَّ لِيعْلَمَ مَا يخْفِينَ مِن زِينَتِهِنَّ وَتُوبُوا إِلَي اللَّهِ جَمِيعًا أَيهَا الْمُؤْمِنُونَ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ; و به زنان با ايمان بگو ديدگان خود را [از هر نامحرمي] فرو بندند و پاكدامني ورزند و زيورهاي خود را آشكار نگردانند مگر آن چه طبعاً از آن پيداست، و بايد روسري خود را بر گردن خويش [فرو] اندازند و زيورهايشان را جز براي شوهرانشان يا پدرانشان يا پدران شوهرانشان يا پسرانشان يا پسران شوهرانشان يا برادرانشان يا پسران برادرانشان يا پسران خواهرانشان يا زنان [همكيش] خود يا كنيزانشان يا خدمت كاران مرد كه [از زن ]بي نيازند يا كودكاني كه بر عورت هاي زنان وقوف حاصل نكرده اند آشكار نكنند و پاهاي خود را [به گونه اي به زمين ]نكوبند تا آنچه از زينت شان نهفته مي دارند معلوم گردد. اي مؤمنان!همگي [از مرد و زن ]به درگاه خدا توبه كنيد اميد كه رستگار شويد. وَ الْقَوَاعِدُ مِنَ النِّسَاء اللَّاتِي لَا يرْجُونَ نِكَاحًا فَلَيسَ عَلَيهِنَّ جُنَاحٌ أَن يضَعْنَ ثِيابَهُنَّ غَيرَ مُتَبَرِّجَات بِزِينَة وَ أَن يسْتَعْفِفْنَ خَيرٌ لَّهُنَّ وَ اللَّهُ سَمِيعٌ عَلِيمٌ; و بر زنان از كار افتاده اي كه [ديگر ]اميد زناشويي ندارند گناهي نيست كه پوشش خود را كنار نهند [به شرطي كه] زينتي را آشكار نكنند، و عفت ورزيدن براي آن ها بهتر است و خدا شنواي داناست.
گزارش هاي تاريخي حاكي از آن است كه مسلمانان بعد از نزول اين آيات، رويه متفاوتي را پيش گرفتند و با شنيدن اين آيات به ضرورت ايجاد تغييرات و دگرگوني هايي در چگونگي پوشش زنان پي بردند و به همين دليل بعد از نزول اين آيات، زنان با پوشش هاي متفاوتي در اجتماع حاضر مي شدند. مثلا طبري (244ـ310 ق) در تفسير خود آورده است: عن عائشه زوج النبي انّها قالت يرحم الله النساء المهاجرات الاول لما انزل الله«وليضربنّ بخمرهنّ...» شققن اكثف مروطهن فاختمرن به; رحمت خدا بر زنان مهاجر پيشگام باد كه هنگامي كه خداوند فرمان حجاب را نازل فرمود، ضخيم ترين پوشش هاي پشمين خود را برش داده و با آن سر و گردن خود را پوشاندند.
سيوطي (849ـ911 ق) نيز به سند خود از ام سلمه نقل مي كند كه بعد از نزول آيه «يدنين عليهن من جلابيبهن» زنان انصار از منازلشان با پوشش هاي مشكي خارج مي شدند به گونه اي كه به نظر مي رسيد بر سر ايشان كلاغي نشسته است. به گفته سيوطي اين گزارش ذيل آيه «وليضربن بخمرهن» از سوره نور نيز در جوامع روايي متعددي نقل شده است.25 در كلام ديگري آمده است كه نزد عايشه از برتري زنان قريش سخن به ميان آمد. او گفت زنان قريش صاحبان فضيلت اند اما به خدا قسم من در پاي بندي به كتاب خدا و ايمان به قرآن كسي را برتر از زنان انصار نديدم. وقتي آيه «وليضربنّ بخمرهنّ علي جيوبهنّ» نازل شد و مردان اين آيه را در خانه ها بر زنان خود خواندند، بعد از آن هر يك از آن زنان با لباس خود، سر و كناره هاي صورتش را مي پوشاند. آنان وقتي صبح پشت سر رسول خدا به نماز ايستادند سر و گردن خود را پوشانده بودند به گونه اي كه خيال مي كردي بر سر آن ها كلاغ نشسته است.
از آنچه گذشت معلوم مي شود كه برداشت مردم از اين آيات، ضرورت تجديد نظر در چگونگي حضور زنان در اجتماع و بوده است.
فقها و مفسران نيز مفاد اين آيات را وجوب پوشش خاص براي زنان در برابر مردان نامحرم قرار دادند. سوره احزاب و نور که هردو از سوره هاي مدني قرآن هستند. تاريخ نزول احزاب كه متعرض حوادث سال پنجم هجري است و كه سوره نور به طور تقريبي در سال هشتم هجري پيامبر بعد از اين سوره دو سال در قيد حيات بود.
مقام زن در ايران باستان
.اسفند در آيين زرتشت مظهر بردباري و فروتني اهورمزدا است و پنجم اسفند (اسفند روز) جشن زنان. ايرانيان باستان اسفند را سپنتا آرمئيتي مي ناميدند. نگاهي به جايگاه اسفند (اسفندارمذ) در ايران باستان مي تواند سبب گزيدن اسفند روز را براي جشن زنان در ايران باستان توجيه کند يعني انديشه درست پاک. به عبارت ديگر: سرچشمه پاکي و سازگاري و فروتني. زرتشت در گاتاها 18 بار از اسفندارمذ ياد مي کند. اسفندارمذ يکي از هفت فرشته بزرگ آيين مزد یسنا است. زرتشت از او مي خواهد که در روز رستاخيز او و پيروانش را ياري کند تا آمرزيده شوند سپس همچنين از اين فرشته مي خواهد تا به او توش و توان و نهاد راستين دهد. با توجه به نقشي که ايزدبانوهاي مادر و مؤنث در ايران باستان دارند، احترام زرتشت به زن بسيار موجه است. تا کنون هيچ سندي به دست نيامده است که در آن کرامت زن در آيين زرتشت زير سؤال رفته باشد و يا سخن از برتري مرد به زن رفته باشد.در مورد مقام زن در ايران باستان در ايران باستانهمین بس که هميشه مقام زن و مرد برابر و در كنار هم ذكرشده است، حتي گروهي از ايزدان مانند آناهيتا زن هستند و در ميان امشاسپندان ، امرداد و خرداد و سپندارمذ ، كه صفات اهورامزدا است زن ميباشند..
رضا شاه پهلوی و فرمان تاریخی کشف حجاب
رضا شاه پهلوی در 17 دی ماه 1314 کشف حجاب را رسما اعلام کرد و در مراسمی که در جشن پایان تحصیلی دختران در دانش سرای مقدماتی تهران بر گزار شد چنین سخن گفت:

«بی نهایت مسرورم که می بینم خانم ها در نتیجه دانایی و معرفت به وضعیت خود آشنا و به حقوق و مزایای خود پی برده¬اند، همانطور که خانم تربیــت اشاره نمودند، زنهای این کشـــــــور به واسطه خارج بودن از اجتماع نمی توانستند استعــــداد و لیـــاقت ذاتی خود را بــروز دهند بلکه باید بگویم که نمی توانستند حق خود را نسبت به کشور و میهن عزیز خود ادا نمایند و بلاخره خدمات و فداکاری خود را آنطور که شایسته است انجام دهند و حالا می رونـــد علاوه بر امتیـــاز برجستـــه مادری که دارا می باشند از مزایای دیگر اجتماع نیز بهره مند گردند. مــــا نباید از نظر دور بــداریم که نصف جمعیت کشور ما به حساب نمی¬آمد یعنی نصف قوای عامله ی مملکت بیکار بود. هیچوقت احصائیه از زنها برداشته نمی شد مثل اینکه زنها یک افراد دیگری بودند و جزو جمعیت ایران به شمار نمی آمدند، خیلی جای تاسف است که فقط یک مورد ممکن بود احصائیه زنها برداشته شود و آن موقعی بود که وضعیت ارزاق در مضیقه می افتاد و در آن موقع سرشماری می کردند و می خواستند تامین آذوقه نمایند. من میل به تظاهر ندارم و نمی خواهم از اقداماتی که شدهاست اظهار خوشوقتی کنم و نمیخواهم فرقی بین امروز با روزهای دیگر بگذارم ولی شما خانمها باید این روز را یک روز بزرگ بدانید و از فرصت هایی که دارید برای ترقی کشور استفاده کنید. من معتقدم که برای سعادت و ترقی این مملکت باید همه از صمیم قلب کار کنیم. ولی هیچ نباید غفلت نمایند که مملکت محتاج به فعالیت و کار است و باید روز بروز بیشتر و بهتر برای سعادت و نیک بختی مردم قدم برداشته شود. شما خواهران و دختران من، حالا که وارد اجتماع شده¬اید و قدم برای سعادت خود و وطن خود بیرون گذارده اید. بدانید وظیفه¬ی شماست که باید در راه وطن خود کار کنید، شما تربیت کننده¬ی نسل آتیه خواهید بود، انتظارمان از شما خانم های دانشمند این است که در زندگی قانع باشید و کار نمائید و از تجمل و اسراف بپرهیزید.» سعادت آتیه در دست شماست
سخن پایانی
فراموش نکنیم که تاریخ و تحولات اجتماعی را می بایست حداقل صد سال بعد از وقوع برای مقایسه تطبیقی مورد بررسی قرار داد تا کارنامه یک سلسله معین گردد در نتیجه نیم قرن دیگر بهتر و بخوبی میشود دوره قاجار, پهلوی و جمهوری اسلامی را با هم مقایسه کرد و نتیجه گیری کرد که کدام بنسبت زمان و منافع ملی برای ایران مفید تر بوده اند